جستجو
-
۱تصویر
نامه به عمید لشکر
احتمالا از منتصرلشکر که محتوای آن به شرح زیر است: احوالپرسی و شکایت از ننوشتن نامه؛ درخواست سرکشی هفتگی به خانه؛ در باب نوشتن تمام حقوق دیوانی و قبوض تمام مواجب که برای میرزا ابوالقاسم خان برادر زاده نظام السلطنه در تبریز فرستاده شده از جمله قبض مواجب مخاطب؛ سفارش رساندن نامه اقتخارالدوله و گرفتن قبض از وی؛ ابلاغ سلام به والده مقامی زن داداش و همشیرهها؛ سفارش در خصوص چسباندن سر پاکت و رساندن به مقصد.
-
۲تصویر
نامه
شامل شکایت از مخاطب به خاطر ندادن نامه، دریافت نامه مختصر عمید لشکر، اشاره به حساب مالی با تقی اوف، فرستادن دو جفت گوشواره برای قمرتاج و زرین تاج خانم با پست، احوال پرسی از نورچشمان، و درخواست عرض سلام به همشیره مکرمه و عمید لشکر
-
۱تصویر
نامه به عمید لشکر
احتمالا از منتصر لشکر؛ خطاب به معتمدالسلطان نورچشم مکرم عمید لشکر؛ که محتوای آن به شرح زیر است: ابتدا خبر رسیدن نامه ششم محرم و اظهار خوشحالی از خوب نوشتن وی و تشویق او به تمرین و تلاش بیشتر در این خصوص و تحصیل سواد و میرزا شدن و یادآوری این موضوع که مخاطب حالا لشکرنویس است و دارای لقب و مواجب است، باید هر روز در کارهایش پیشرفت کند؛ والده مقامی زن داداش کمال مراقبت را از او خواهد داشت و در مقابل او باید از ایشان اطاعت کند؛ ابراز خوشحالی از سیاحت و تغییر آب و هوای عمید لشکر و تبریک برای اسبی که به او داده شده؛ سفارشاتی در خصوص گرفتن سهم غله و گندم و پنبه و طلب مخاطب از ملک خان؛ درباره کتابچه...
-
۲تصویر
نامه به عمید لشکر
نامه احتمالا به عمید لشکر؛ که محتوای آن به شرح زیر است: خبر دادن از سلامتی میرزا ابوترابخان و سایرین؛ درباب سیورسات همان سال مخاطب و رسیدگی در دفاتر برای گرفتن سهم روستاهای خلیفه کندی و ولی حسن از محال هشترود و صدور برات برای روستاهای مذکور و اطلاع به عمید لشکر، ملاقات با بصیرالدوله و دادن قبض به میرزا سید مرتضی لشکرنویس، صدور برات و دادن پنج هزار دینار به گماشته آقا میرزا سید مرتضی لشکرنویس؛ درباب فروش برات ها، درباره کتابچه مکری و فرستادن آن به طهران و تهدید میرزا محمد خان سررشته دار در این باره؛ فرستادن حکم سربازان سابق؛ درخواست طلب حصه و سهم امام جمعه حاجی میرزا عبدالکریم و مراد وکیل از...
-
۲تصویر
نامه به حاج احمد آقا تاجر خویی
نامه به حاج احمد آقا تاجر خوی، در خصوص مسائل مالی حاج احمد و آقایان دیگر از جمله حاج محمد جعفر اوف، حاج محمد علی آقا رضا اوف، حاج علی محمد و حاج اسماعیل که به حاجی احمد بدهکار و مقروض هستند؛ او برای مرحومه زحمت بسیار کشیده و هر کار می خواسته برایش انجام می داده، مرحومه از دست او راضی بوده و نویسنده حتی مایل بوده جای او ناخوش می شده، از مخاطب گله کرده که او را سرزنش کرده، و از او خواسته از مرحومه چیزی ننویسد؛ درباره محمد جواد، او را پس از هشت روز ختنه کرده اند، آبله هم نگرفته و سلامت است و خواسته مخاطب نگرانش نباشد؛ برای مادر نوزاد رحمت خواسته که کسی را نداشته تا دردش را به او بگوید و شب و...
-
۱تصویر
نامه به عمید لشکر
نامه احتمالا به عمید لشکر به تاریخ ۲۱ رجب؛ درباره سلامتی خانواده؛ پیشرفت میرزا ابوترابخان در خواندن و درخواست خلعت برای او؛ مطالبه غله؛ درخواست نوشتن نامه به صورت هفتگی؛ سؤال درباره تمایل مخاطب به خریدن حصه عطا بیک از روستای ورقه؛ نظرعلی بیگ میرزا ابوترابخان را واسطه غفارخان سلطان کرده و امیرالامراء العظام حاج سطوة السلطنه آنها را به نویسنده رجوع داده که او هم مسئله را خاتمه داده، نگرانی از بابت غفار خان سلطان و دادن مواجب محمد خان توسط مشهدی محمد آقا؛ اینکه نویسنده بیست و دو تومان پول نقدی را که به تبریز آورده بوده برای خانه و تدارک زمستان خرج کرده است، اما اگر بیست و هفت تومانی که از...
-
۱تصویر
وصیت نامه حاج حمزه، ۱۳۰۹ ق
وصیت نامه حاج حمزه آقا تاجر تبریزی مجاور نجف اشرف شامل موارد زیر: مبلغ یکصد تومان رایج به قرار ریال ناصرالدین شاهی از بابت مهریه و مبلغ سیصد تومان به جهت پول خرید یک دست خانه برای همسرش (دختر حاجی شیخ محمد مرحوم)؛ همچنین متعلقات همسر (شامل لباس از جدید و عتیق، یک جفت کناره، یک عدد قالی کوچک، یک جفت مجمع مس، یک دست آفتابه و لگن مس، اسباب حمام، و یک جفت رختدان) نزد خودش میماند؛ در مورد دیون شرعی و تعیین مبلغ و نحوه مصرف آن برای خمس، رد مظالم، تعیین ثلث جمیع متروکات از نقد و جنس و غیره برای غسل، تکفین و دفن، و صلوة وحشت که هر چه زیاد آمد خیرات و احسان شود؛ در خصوص محل و مکان قبر، حج تمتع...
-
۲تصویر
نامه به عمید لشکر
نامه احتمالا به عمید لشکر؛ درباره وضعیت نویسنده در خصوص دادن مرخصی به فوج تبریز پس از دریافت تلگراف و نامه امیر سردار کشیکچی باشی از طریق امیرالامراء حیدرخان امیرتومان و دادن مقداری جیره به آنان؛ چون کتابچه ثبت جیره در دست نویسنده بوده و کامل نشده ناچار با مقرب الخاقان علی نقی خان سرهنگ که برای دیدن خواهرش به خوی می رفته همراه شده است؛ تصمیم برای رفتن به تبریز به منظور محاسبه عمومی قورخانه که با اطلاع از فوت دختر سرهنگ که عیال هژیرالملک بوده با وی به مرند رفته؛ دیدار با میرزا ابوترابخان؛ به این دلایل نتوانسته به حضور مخاطب برسد و از این بابت ناراحت است؛ پیشنهاد علی نقی خان سرهنگ برای دادن...